شبکه‌های اجتماعی

اتومبیل فارسی - مزدا CX-50 و فولکس واگن تیگوان
به روایت مجله کار اند درایور

 خریدن خودرو هم یک‌جورهایی مثل خریدن بستنی سلیقه‌ای است. مطمئناً مواردی هستند که قبل از خرید آن‌ها را در نظر می‌گیرید (و ما هم به عنوان خودرونویس بر روی این فاکتورها تمرکز می‌کنیم)، اما بعد از امتحان کردن چهارمین سمپل مجانی به سراغ طعمی می‌روید که برای شما لذت‌بخش‌ترین است. هیچ‌کدام از آپشن‌ها بد نیستند، بستنی هم سوای طعمش خوراکی خوشمزه‌ای است، اما در نهایت شما از آنچه که معده‌تان طلب می‌کند پیروی می‌کنید.

خرید یک خودروی جدید هم فرایند مشابهی دارد. وقتی صحبت اس‌یووی‌های جمع‌وجور مثل مزدا CX-50 و فولکس‌واگن تیگوآن می‌شود (خودروهایی که کیفیت‌های مثبت بیشتری نسبت به نقاط ضعف‌شان دارند) انتخاب نهایی اغلب به سلیقه‌ی افراد بازمی‌گردد، پس ما هم وقتی به سراغ مقایسه‌ی این دو می‌رویم در نهایت منتظر می‌مانیم تا ببینیم سلیقه‌مان کدام یکی را انتخاب خواهد کرد.

 

آنچه تست کردیم

تعداد رده‌های تجهیزاتی مزدا طعم و مزه‌ی بیشتری نسبت به فولکس به آن می‌بخشد! قیمت پایه‌ی مزدا از ۳۱۶۷۵ دلار شروع می‌شود و با ۸ رده‌ی تجهیزاتی نسبت به ۴ رده‌ی تجهیزاتی فولکس، حق انتخاب‌های بیشتری را مقابل مشتری‌ها می‌گذارد. ما در این تست سراغ بالاترین رده‌ی CX-50 یعنی مدل توربو پرمیوم پلاس رفتیم که ۴۴۶۷۵ دلار قیمت آن است، در حالیکه تیگوآن SEL R-Line با تجهیزات مشابه قیمت ملایم‌تر ۴۰۷۰۰ دلاری دارد. آرایش چهار چرخ متحرک در تمام مدل‌های CX-50 و همین‌طور رده‌ی تجهیزاتی SEL R-Line فولکس استاندارد هستند، اما در رده‌های تجهیزاتی پایین‌تر تیگوآن، برای چهارچرخ متحرک‌شدن خودرو باید ۱۵۰۰ دلار هزینه کرد.

موتور چهار سیلندر توربوی چست و چالاک ۲.۵ لیتری مزدا ۲۵۶ اسب بخار قدرت و ۴۳۴ نیوتون‌متر گشتاور دارد (البته یک ورژن ضعیف‌تر تنفس‌ طبیعی از این موتور هم قابل سفارش است). مهم نیست چه رده‌ی تجهیزاتی‌ای را انتخاب کنید چون تمام تیگوآن‌ها به یک موتور ۲ لیتری چهار سیلندر ۱۸۴اسب بخاری و ۳۰۰ نیوتون‌متری مجهز شده‌اند.

 

AuotmobileFa VWMazda 2 14030611

 

مقایسه‌ی فضای داخلی

فضای داخلی CX-50 از همان لحظه که در را باز می‌کنید حسابی چشم‌نواز است. چرم تیره سرتاسر کابین را پوشانده است و به تقویت حس گران‌بودن CX-50 کمک کرده است، خصوصاً که این رنگ با لبه‌ها و طرح‌های روی صندلی‌ها در تضاد است. دید جلو از صندلی راننده خوب است، اما ارتفاع پایین سقف دید عقب را با محدودیت مواجه کرده. فضای سر مزدا هم می‌توانست بهتر از این‌ها باشد.
احساسی که از آلمانی این مقایسه می‌گیریم به‌مراتب کارکردی‌تر است تا اینکه بخواهد آدم را غافلگیر کند. متریال‌های تیگوآن خوب و زیبا هستند اما در مقایسه با حسی که مزدا می‌دهد چندان خوش‌استایل و درخشان نیستند. صندلی راننده در فولکس‌واگن جاگذاری بهتری دارد که باعث می‌شود نقاط کور به حداقل برسد. در حالیکه صندلی عقب مزدا خشک و منقبض احساس می‌شود، صندلی فولکس‌واگن را باید به خاطر حالت نرم و بادی‌اش تحسین کرد.

هیچ‌کدام از این دو خودرو از لحاظ ارگونومی امتیازهای عالی نمی‌گیرند. کنترل دایره‌ای بدقلق مزدا اصلا مورد علاقه‌مان نیست و فولکس‌واگن هم با ردیفی از اسلایدرهای لمسی غیردقیق و کنترل‌های لمسی سیستم تهویه اعضای تیم تست را ناامید کرد. مزدا دست کم راهکاری را پیش پا می‌گذارد که شامل یک صفحه نمایش لمسی است که البته برای استفاده از آن باید در وضعیت ناراحت‌کننده‌ای به جلو خم شوید.

 

مصرف سوخت و قابلیت استفاده‌ی روزمره

تیگوآن در زمینه‌ی مصرف سوخت با شکست دادن مزدا در طول این رقابت، خودی نشان داد. ما بیش از ۹۰۰ کیلومتر مسافت را در طول این آزمایش پشت سر گذاشتیم و در این مسیر تیگوآن با مصرف ۹ لیتر در صد کیلومتر نسبت به ۱۰.۲ لیتر مزدا، به شکل قابل ملاحظه‌‌ای کم‌مصرف‌تر بود. اعداد در تست سرعت ۱۲۰ کیلومتری در اتوبان به هم نزدیک‌تر شدند. تیگوآن ۷.۸ لیتر سوخت در صد کیلومتر مصرف کرد و مزدا ۸.۱ لیتر که با در نظر گرفتن شکاف ۷۲ اسب بخاری قدرت و ۱۳۴ نیوتون‌متری گشتاور بین دو موتور، نتیجه‌ی بسیار نزدیکی است.
طول بیشتر و ارتفاع سقف بلندتر تیگوآن کمک کرده تا ارزش این اس‌یووی به عنوان خودروی مناسب خریدهای روزمره ثابت شود. تیگوآن از لحاظ فضای بار قابل استفاده حسابی مزدا را در هم می‌کوبد، چرا که با صندلی‌های تا شده، برای ۲۵ جعبه‌‌ فضای کافی دارد، درحالیکه این عدد برای CX-50 فقط ۲۰ جعبه است. همین‌طور باید در نظر داشت که تیگوآن با صندلی‌های عمودی هم باز فضای بیشتری را نسبت به رقیبش ارائه می‌کند.

 

سواری و عملکرد

مزدا هرچقدر که از لحاظ مصرف سوخت عقب باشد در عوض از لحاظ لذت رانندگی حسابی از خجالت تیگوآن درمی‌آید. کافی است پدال گاز را قلقلک دهید تا CX-50 با شتاب‌گیری نرم و قدرتی که به‌تدریج در اختیار قرار می‌گیرد شروع به حرکت کند. حالا صدای رادیو را کم کنید، پدال را بیشتر فشار دهید و از صدای موتور توربوی ۲.۵ لیتری لذت ببرید.

در تیگوآن واکنش به فشردن پدال گاز تند و تیز است اما موقع شتاب‌گیری خودرو خیلی زود از نفس می‌افتد. تیگوآن صفر تا ۹۶ کیلومتر بر ساعت را در ۸.۲ ثانیه تجربه می‌کند که با رکورد ۶.۴ ثانیه‌ای مزدا خیلی فاصله دارد. مشکل این‌جاست که گیربکس ۸ سرعته‌ی تیگوآن یک قدم عقب‌تر از موتور است و معمولا یک دنده بالاتر را انتخاب می‌کند که اجازه نمی‌دهد یک رانندگی با نشاط و با روح را تجربه کرد.
در قیاس با کراس‌اوورهای نازک‌نارنجی این رده مثل نیسان روگ و کیا اسپورتیج، هم CX-50 و هم تیگوآن هندلینگ و کنترل بدنه‌ی چشمگیری دارند. فرمان هر دو خودرو دقیق است و مزدا بر فرمان‌ به وضوح مصنوعی محصولاتش غلبه کرده و حالا کنترلی دقیق‌تر و سرزنده‌تر را نسبت به فرمان نسبتا بیش از اندازه نرم تیگوآن ارائه می‌کند. هیچ‌کدام از دو خودرو برای رانندگی در پیست ساخته نشده‌اند، اما مزدا در القای این احساس فراموشی که پشت فرمان یک کراس‌اوور جمع‌وجور نشسته‌اید کاملا موفق بوده است.

 

کدام یکی بهتر است؟

هرچند فولکس‌واگن مصرف سوخت کمتر و به شکل چشمگیری فضای بیشتری دارد، اما در طول این آزمایش ما مدام خودمان را با این احساس مواجه می‌دیدیم که می‌خواهیم زمان بیشتری را برای راندن و زندگی‌کردن با مزدا بگذاریم. کابین زیباتر، رانندگی اسپرت‌تر و استایل زیباتر همگی دقیقا مطابق سلیقه‌ی ما بودند. اگر می‌توانید کمی سر کیسه را شل کنید، مزدا CX-50 2024 کاملا خودرویی است که رانندگی با آن مثل یک پاداش بعد از گذراندن یک روز کاری است. شما دارید دسر می‌خرید، پس چه ایرادی دارد کمی اسمارتیز و تکه‌های شکلات روی آن اضافه کنید؟

 

 

 

نظر دهید


در همین زمینه