تکرار موفقیت شیروکو برای مسئولان فولکسواگن چالشی بزرگ بود. از طرف دیگر شرایط در اواسط دههی هشتاد با رشد کیفی و نوآوری خودروسازهای ژاپنی روز به روز در حال سختتر شدن بود. بیتل به عنوان موتور محرک فولکسواگن در دهههای گذشته، دیگر به اندازهی کافی جذاب و پرفروش به نظر نمیرسید، خصوصاً در بازار آمریکای شمالی که اهمیتی استراتژیک برای غول آلمانی داشت. آنها باید یک جایگزین خوب برای شیروکو معرفی میکردند که بتواند طیفی از مشتریان سختپسندتر نسبت به گلف را جذب کند و از تواناییهای حرکتی کافی برای رقابت در بازار آمریکا هم برخوردار باشد.
این چالش به دو طراح برجستهی فولکسواگن هربرت شیفر و یورگ فون کولمان سپرده شد. آنها براساس پلتفرم نسل دوم گلف، کوپهای را طراحی کردند که میتوان آن را با زبان طراحی مابین سبک و سیاق رایج در دههی هشتاد و نود توصیف کرد. درحالیکه فرم مستطیلی اخموی چراغهای جلو و خطوط راستگوشهی دماغه و روی درها به روشنی حالوهوایی از دههی هشتاد را تداعی میکردند، خط کمر (جداکنندهی شیشههای جانبی و بدنه) قوسدار و گلگیرهای ماهیچهای، نشانههایی از خطوط نرم و منحنی رایج در دههی نود را در خود داشتند. البته که کورادو فرزند دههی هشتاد است و در سال ۱۹۸۸ وارد بازار شد، با اینحال بیشتر دوران حضورش تا سال ۱۹۹۵ در بازار مربوط به دههی نود میلادی میشد.
در داخل استفاده از داشبورد پاسات به وضوح تلاش طراحان برای قرار دادن کورادو در کلاسی بالاتر از گلف را نشان میداد. مسألهای که هم در ابعاد بزرگتر بدنه، هم پیشرانههایی که برای آن تدارک دیده شدند و هم برچسب قیمتی به چشم میخورد. در سالهای ابتدایی گل سرسبد موتورها G60 بود. پیشرانهای چهار سیلندر با ۱.۸ لیتر حجم که توانایی تولید ۱۵۸ اسب بخار قدرت داشت و میتوانست کورادوی ۱۱۱۰ کیلوگرمی را ظرف ۷.۸ ثانیه از حالت سکون به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت برساند و حداکثر سرعت ۲۲۵ کیلومتر بر ساعت را برای آن دستیافتنی کند.
اما انگار هنوز مهندسان فولکسواگن رضایت کافی نداشتند. برای همین در سال ۱۹۹۱ یک موتور V6 جمعوجور به حجم دقیق ۲۸۶۱ سیسی زیر کاپوت فولکس واگن کورادو جاسازی شد تا ۱۸۷ اسب بخار قدرت شتاب چشمگیر ۶.۲ ثانیهای و حداکثر سرعت ۲۳۰ کیلومتر بر ساعتی را در اختیار رانندهی کورادو قرار دهد. با وجود این تواناییهای جذاب و خیرهکننده، این موتور با مشکلات فنی مختلفی دست به گریبان بود که باعث میشد چه خریدارانش در آن زمان و چه خریداران فعلیاش که به دنبال یک کوپهی کلاسیک مدرن هستند کموبیش پایشان در تعمیرگاهها باشد. آیرودینامیک کورادو حرفهای زیادی برای گفتن داشت. با رقم ۰.۳۲ سیدی کورادو یکی از بهترین آیرودینامیکهای زمان خودش را داشت و نوآوریهایی مثل بالچهی برقی عقب که در سرعتهای بالا جابهجا میشد، به راننده اجازه میدادند تا با اطمینان بالاتری مانورهای مختلف را اجرا کند، یا دست به ماجراجویی در سرعتهای بالاتر بزند.
فولکسواگن مجموعاً ۹۷ هزار دستگاه از این کوپهی اندازه متوسط جذاب را تولید کرد. خودرویی که هرچند موفقیتهایی برای این برند آلمانی به همراه داشت و از طرف دوستداران دنیای خودرو هم مورد توجه قرار گرفت و هنوز هم مورد توجه قرار میگیرد، اما به خاطر مسائلی مثل مشکلات فنی، قیمت بالا و حضور رقبایی با طرحهای بهروزتر و جذابتر در اواسط دههی نود میلادی، دیگر نمیتوانست بیش از هفت سال روی خط تولید فولکسواگن باقی بماند و ناچار به خداحافظی با دنیای خودروسازی شد. فولکسواگن امید داشت تا موفقیت گلف را با این مدل هم تکرار کند، اما با این که در این راه ناکام ماند، اما توانست خودرویی را به تاریخ معرفی کند که هنوز برای افرادی که به دنبال احیاء نوستالژی دهههای هشتاد و نود در کنار کیفیت خاص آلمانی و تواناییهای حرکتی بالا هستند، جذابیتهای زیادی دارد و نمونههای سالم آن در بازار کشورهایی مثل انگلستان با قیمتهایی مناسب قابل خریداری است.
گزارش