یک زمانی سدانها بازار خودروی آمریکا را قبضه کرده بودند. ترندها عوض میشوند و حالا خیلی وقت است که فروش اسیوویها از سدانها جلو زده. به هر حال، این اتفاق به این معنا نیست که در سال ۲۰۲۴ خودروی چهاردر خوبی باقی نمانده. هرچند که سدانها حالا در گوشه کوچکتری از بازار گیر افتادهاند، اما تویوتا کمری، کیا K5، هیوندای سوناتا و هوندا آکورد چهار سدان اندازه متوسط معرکه هستند که هنوز سر پایند، هنوز به خریداران در ازاء پولشان کلی خودرو میدهند! حالا باید دید کدام یکی بهتر است؟
مدرن، زیبا و به روز
خبر خوب برای این مقایسه اینکه همه خودروهای شرکتکننده یا کلا نسل جدید هستند، یا به تازگی فیسلیفت شدهاند. تویوتا، کمری جدید را اوایل سال میلادی فعلی معرفی کرد و با اینکه روح تند و تیز چهره پریوس جدید را به آن دمیده، اما طراحیاش کماکان محافظهکار باقی مانده. نمای جلو حالا درخشنده و تر و تمیز شده با چراغهای چکشیشکل و نمای عقبی که...انتهای خودرو دارد میگوید که یک «کمری» است. اگر انتظار طراحی جسورانهتری از کمری داشتید این چیزی نیست که دنبالش بودهاید، اما توی ذهنتان داشته باشید که فلسفه وجودی کمری این است که در تعداد بالا بفروشد، نه اینکه زیاد بحث طراحی را دستکاری کند.
خوشبختانه در داخل استفاده از قطعات سیاه پیانو به حداقل ممکن رسیده و جایش تویوتا بافت و پارچههای تازهای را برای پوشاندن کابین تدارک دیده. کمری XLE که ما در این رقابت میراندیم قطعات میکروفیبر خاکستری جذابی دارد، با بافت صلیبیشکلی که روی تودریها و داشبورد را پوشانده. طرح مشبک کناری با ظرافت با دریچههای هوا ادغام شده، درست مثل صفحه نمایشگر بزرگ. پد شارژ وایرلسی وجود ندارد اما محفظه مجزایی برای گوشی یا تبلت دوم در نظر گرفته شده. به طور کلی چیدمان دکمههای فیزیکی در کابین هم خوب است.
کیا K5 با چراغهای Z شکل جلو، بروزرسانی نسبتا مهمی را برای سال ۲۰۲۵ دریافت کرده. کیا به جرأت اسپرتترین چهره بین خودروهای این مقایسه را دارد. نمای جلوی K5 همیشه جذاب بوده، اما این تغییر جدید جذابیتش را بیشتر هم کرده. چراغهای عقب به دو نوار مجزا تقسیم شدهاند و ستون C هم یک نوار کرومی را به دوش میکشد که انتهایش زیر شیشه عقب شیرجه میرود و غیب میشود.
این چهرهي اسپرتی در داخل هم با ادغام مانیتور سرگرمی و کلاستر راننده، ادامه پیدا میکند که نتیجهاش از لحاظ بصری به انسجام بیشتری منجر شده. جدیدترین سیستم ناوبری کیا هم روی K5 نصب شده تا سرعت پردازش دستورها بیشتر از قبل شود. از جمله تغییرات آپدیت جدید، اضافه شدن پد شارژ بیسیم موبایل هم هست.
وقتی نسل فعلی و هشتم هیوندای سوناتا به عنوان مدل ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ رونمایی شد، نمیتوانستیم به چشمهایمان اطمینان کنیم. آن سدان سربهزیر اما بیمزه قبلی رفته بود و جایش را یک طراحی مدرن و پر از پیچوتاب گرفت که جزئیات باحال نقرهای زیادی هم داشت. حالا اگرچه سوناتا ۲۰۲۴ یک مدل کاملا جدید نیست و بیشتر باید یک بروزرسانی حسابش کرد، اما از لحاظ جذابیت واقعا چشمگیر است و توجهها را به خودش جلب میکند. سوناتای جدید تا جایی که توانسته از مزایای سدان بودن استفاده کرده و جلوه بصری نیمرخ کوتاه با خطوط افقی را حسابی تقویت کرده است. سوناتا بخشی از این زبان طراحی را از کانسپت کوپه N Vision 74 گرفته، در حالیکه مابقی همان چیزهایی هستند که در مدل قبلی هم به چشم میخوردند.
کابین سوناتا هم حالوهوایی مشابه K5 دارد. هم کارپلی بیسیم اپل و هم اندروید اتو استاندارد نصب شدهاند و بهعلاوه مثل سانتافه جدید، دستهدنده از کنسول وسط به روی فرمان منتقل شده تا فضای کابین جادارتر شود. فرمان هم یک بروزرسانی جدید گرفته: پرههای فرمان دیگر به پایین خمیده نمیشوند، بلکه مثل بقیه عناصر حالت افقی به خود گرفتهاند. بین همه خودروهایی که توی این رقابت جمع شدهاند، سوناتا از لحاظ بصری از همهشان جذابتر است.
در نهایت نوبت به هوندا آکورد میرسد. این هم یکی از آن نسل جدیدهایی است که طراحیشان کماکان مثل مدل قبلی باقی مانده. با اینکه طراحیاش محافظهکارانه است، اما در عین حال ویژگیهای ترند روز دنیای خودروسازی را در خود دارد و امروزی به نظر میرسد.
در داخل اوضاع خیلی فرقی نکرده. هیچی. همان سه کنترل دایرهای زیر دریچههای تهویه که آنها هم زیر مانیتور هستند. فرمان همان قبلی است و فقط سرعتسنج عقربهای نسل قبل با یک نمایشگر تمام دیجیتال مخصوص راننده جایگزین شده. همهچیز آنقدر تکراری است که مالک آکورد نسل قبل میتواند داخل این مدل بنشیند و بهوضوح همهچیز را همان سر جای قبلی پیدا کند و بداند که چطور کار میکنند. غر دیگری که در مورد آکورد جدید داریم مربوط به مانیتور سیستم سرگرمی/ناوبریاش میشود که جاگذاری خوبی ندارد و باز همان حس و ترکیب «بالای همه چیز بودن» را منتقل میکند که برای یک مدل کاملا جدید، از مد افتاده و کهنه به نظر میرسد.
زیر کاپوت چه خبر است؟
همه کمریها حالا فقط هیبریدی هستند، پس خودروی دیفرانسیلجلوی ما هم با یک موتور ۲.۵ لیتری چهار سیلندر که با دو موتور برقی همراهی میشود و جمعا ۲۲۵ اسب بخار قدرت دارد وارد این رقابت شده. در سلسلهمراتب مدلهای کمری، XLE بالاترین سطح راحتی را دارد. امکانات استاندارد شامل رینگهای ۱۸ اینچی، تریم میکروفیبر و چرمی اتاق، صندلیهای گرمکندار، صندلی راننده و سرنشینان برقی با قابلیت تنظیم در هشت جهت و شیشههای جانبی لمینیت برای کابین آرامتر میشوند.
K5 دیفرانسیلجلو هم به یک موتور ۲.۵ لیتری چهار سیلندر تجهیز شده که ۱۹۱ اسب بخار قدرت تولید میکند. رده تجهیزاتی EX سطح متوسط محسوب میشود و با این حال جوری حس میشود که انگار کیا توجه ویژهای به آن داشته. شما در این مدل صندلی راننده برقی، فرمان گرمشونده، قابلیت موبایل بهجای سوییچ، سیستم صوتی باکیفیت ساخت Bose و دوربین دید ۳۶۰ درجه را به عنوان بخشی از امکانات استاندارد خودرو دریافت میکنید. ما که رده تجهیزاتی متوسط خودروی دیگری را نمیشناسیم که اینقدر امکانات داشته باشد.
سوناتاهای SEL را میشود چهارچرخ متحرک سفارش داد، درست مثل خودروی رقابت ما. مثل K5، موتور ۲.۵ لیتری سوناتا هم ۱۹۱ اسب بخار قدرت تولید میکند. به شکلی خوشایند، رده پایه SEL توانسته نمایی نادر از یک مدل را وقتی که همه گزینههای لیست آپشنهایش تیک نخورده، به ما نشان بدهد. نتیجه یک فضای داخلی فوقالعاده جذاب است که- بله، صندلیهای پارچهای و پلاستیکهای زمخت هم دارد- اما کماکان به شما این حس را نمیدهد که اگر پول بیشتری پرداخت نکردهاید، دارید چیزهای مهمی را از دست میدهید. صندلیها خیلی خوب شما را در برمیگیرند و گرمشونده هم هستند و کنار اینها شما یک مانیتور بزرگ لمسی ۱۲.۳ اینچی هم در اختیار دارید.
برعکس سوناتا، آکورد تورینگ بالاترین رده تجهیزاتی است که میتوانید سفارش دهید. جز اینکه این رده تجهیزاتی اختصاصا با قوای محرکه هیبریدی (موتور ۲ لیتری چهار سیلندر و برقی با مجموعا ۲۰۴ اسب بخار قدرت و انتقال قدرت صرفا به چرخهای جلو) ارائه میشود، کلی امکانات جذاب را هم به شکل استاندارد در اختیارتان قرار میدهد. امکاناتی مثل مانیتور بزرگتر، سیستم صوتی باکیفیت Bose، شیشه جلو و کنار لمینیت و آکوستیک، صندلیهای جلوی تهویهدار، صندلیهای عقب گرمشونده و امکانات تکنولوژیکی گوگل. طبعا تورینگ با شروع قیمت از ۳۹۹۸۵ دلار، گرانترین خودروی این مقایسه هم هست.
هر چهار خودرو ردیف دوم و صندوق عقب مشابهی دارند و در کل فضای پا و سر هر چهار خودرو مناسب است، با اینحال طبق اعداد و ارقام آکورد و کمری بیشترین فضا را در اختیار میگذارند. آکورد هم بزرگترین فضای صندوق عقب را دارد.
در مورد مصرف سوخت هیچکدام به گرد پای کمری با رکوردهای ۴.۹/۴.۹/۵ لیتر در صد کیلومتر نمیرسند، هرچند که آکورد هم با مصرف ۵.۱/۵.۷/۵.۳ لیتر در صد کیلومتر عملکرد نزدیکی دارد.
سدانها در خیابان
به حد کمال رساندن یک تکنولوژی در طول یک قرن واقعا کار هرکسی نیست و این کاری است که تویوتا با هیبریدیهایش آن را انجام داده. کمری آخرین شاهد از سالها پیشرفت و توسعه تکنولوژی هیبریدی است. با راندنش متوجه پیشرانه واقعا دوستداشتنیاش میشوید که قدرت کافیاش خیلی راحت امکان گشتوگذار در بیرون شهر را فراهم میکند. هم سریع است و هم قدرتمند و تکنولوژی هیبریدش هم از همیشه مدرنتر و نرمتر حس میشود. البته هنوز برای سبقت گرفتن از بقیه در سرعتهای بالا، لازم است تا پدال گاز را زیاد فشار دهید اما این هم کار چندان مشکلی نیست. باید به این نکته هم توجه کرد که سر و صداهای داخل کابین هم در سرعتهای بالا و اتوبان کمی زیاد میشود.
این اسپرتترین کمریای است که تا حالا راندهایم. هرچند احساس خیلی زیاد نشان نمیدهد، اما فرمان سنگینش در پیچها حس اطمینان میدهد و قدرت موتور هم خیالتان را راحت میکند که هیچوقت از بقیه جا نمیمانید. نویسندههای موتور ترند در دو موضوع اختلاف نظر پیدا کردند: اول کیفیت خشک سواری که یک گروه آن را جذاب و خوشایند توصیف میکنند و به نظر گروه دیگر این سواری ناراحت است و مستقیما ناهمواریهای جاده را به سرنشینان منتقل میکند. مورد دوم ترمزگیری است. بعضیها فکر میکردند که پدال با کورس کم و عملکرد سریع حس خوب و اطمینانبخشی میدهد که با روحیه ورزشکارانه بقیه اجزاء کمری هم سازگار است و به نظر بقیه این ترمزها زیادی خشک هستند و سخت میشود قلقشان را پیدا کرد.
در گذشته ما K5 را از این جهت که بیشتر از سواریاش چهره اسپرت دارد سرزنش کرده بودیم و حالا باز میبینیم آش و کاسه همان است. شاسی باحالی زیر K5 هست اما به خاطر پدال ترمز اسفنجی با واکنش کند، گیربکس بلاتکلیف، سیستم ترکشنکنترل با دخالتهای زیاد، فرمان بیحس و حال و سیستم تعلیق فنری، کیفیت خوبش از دست میرود. اینها باعث شدهاند که سخت بشود از راندن کیا لذت برد. مخصوصا لرزش دائمی موتور در حالت خلاص و وزوز آزاردهندهاش در حالت اسپرت بعد از چند وقت روی اعصابتان میرود. بهترین کار این است که به این خودرو فشار نیاورید و خیلی ساده با سرعت ثابت در بزرگراهها و خیابانهای اطراف شهر برانید.
امکانات رفاهی و تکنولوژیکی بخشی است که K5 حسابی در آن میدرخشد. شما انتظار دریافت صندلیهای خنک و گرمشونده و دوربین ۳۶۰ درجه را در رده میانی یک سدان متوسط ندارید. از این لحاظ کیا ما را یاد مزدا میاندازد که به خریدارها چیزی نسبتا لوکس را با قیمتی غیرلوکس ارائه میکند.
موتور سوناتا هم خیلی بهتر از کیا نیست. سردبیر ما «کند سگی» توصیفش کرد، هرچند دست کم در پکیجی یکدستتر ارائّه شده. به خاطر میلههای آنتیرول سواری نرمتری دارد و به اندازه K5 خشک نیست. هیوندای جوری از روی سنگفرشها رد میشود که خیلی از سدانهای متوسط بازار این کار را میکنند. کمبود قدرت هم با عملکرد سنگین و دقیق فرمان جبران میشود. قرار دادن خودرو در حالت اسپرت تغییر چندانی ایجاد نمیکند، اما عملکرد ترمزها ما را شگفتزده کرد، چرا که کاملا طبیعی و اطمینانبخش بودند.
شکی نیست بار و مسافر اضافی موتور تنبل سوناتا را دچار مشکل میکند، اما خب این یک سدان خانوادگی است. سواری آرامتر میتوانست راحتی بیشتری به ارمغان بیاورد و اضافهکردن امکان سفارش سیستم AWD هم عملکرد خودرو را بهبود میبخشید. حتی یک حالت مخصوص برف هم قابل اضافهشدن هست که میتواند خریدارهای مناطق سردسیر را حسابی خوشحال کند.
خیلی از اوقات خودروهایی که قیمتهای مناسبی دارند نمیتوانند کیفیت جزئیاتی مثل پلاستیکها یا دکمهها و کلیدها را حفظ کنند. این قضیه در مورد آکورد که حتی به کوچکترین جزئیات کابین هم توجه کرده صدق نمیکند. از کلیدهای سیستم تهویه گرفته تا زیر زانویی شبهچرم مخصوص راننده، همگی حالوهوایی لوکس دارند. این حس فقط با بهبود عملکرد سیستم هیبریدی تکمیل میشود. عملکرد این پیشرانه البته در جادههای پیچدرپیچ بهتر از حد نیاز است و ترمز هم بازخورد سرراست و اطمینانبخشی دارد، هرچند اگر مراقب نباشید کمی زیادی سفت عمل میکند. مثل خودروهای کاملا برقی میتوانید میزان بازیابی انرژی ترمز را در آکورد تنظیم کنید. در بالاترین درجه مثل این است که یک پدال ترمز اضافه دارید، هرچند که هیچوقت خودرو را کامل متوقف نمیکند.
بین چهار خودروی این رقابت، سیستم حفظ خودرو بین خطوط آکورد از همه ناامیدکنندهتر بود. وقتی این سیستم درگیر میشود خودرو مثل پینگپنگ بین خطوط و حتی روی خطوط حرکت میکند. بقیه کارشان را در حد کفایت انجام دادند.
نتیجه نهایی تست ما هم آکورد را سریعترین خودرو در شتابگیری صفر تا ۹۶ کیلومتر بر ساعت، طی مسافت ۴۰۰ متر و حرکت در مسیر 8 شکل شناسایی کرد. K5 هم بهترین نتیجهي ترمزگیری را داشت که احتمالا به خاطر این است که سبکوزنترین عضو رقابت بود.
کدام یک برنده نهایی است؟
برنده این رقابت؟ تویوتا کمری ۲۰۲۵. کمری مدرنترین و کاملترین مجموعه از پیشرانه، امکانات، سواری و قیمت را ارائه میکند. مصرف سوختش فوقالعاده پایین است و حتی امکان سفارش سیستم چهار چرخ متحرک هم برایش وجود دارد. خودروهایی مثل کمری اغلب متهم به کسلکننده بودن میشوند. اما دیگر از این خبرها نیست چون این کمری جدید واقعا سواری لذتبخشی دارد. به نظر ما خریدارها اینجا «بیشترین» را د اراء پول پرداختیشان دریافت میکنند.
جایگاه دوم به هیوندای سوناتا میرسد که ما را با فروتنی و ارادهاش برای اینکه کارش را درست انجام دهد تحت تأثیر قرار داد. سوناتا وانمود نمیکند که میخواهد چیز دیگری باشد و همین حس روراست باعث میشود که راندنش برای هر خانهداری لذتبخش باشد. درست، موتور کمی پرصداست اما در مقابل چیزهای دیگری که این خودرو ارائه میکند به چشم نمیآید. حتی در رده تجهیزاتی پایه هم کابین سوناتا دوستداشتنی و باکلاس است.
در رده سوم هوندا آکورد قرار میگیرد. انتخاب بین سوناتا یا آکورد برای این جایگاه سخت بود. هیبریدی بودن پیشرانه آکورد این مزیت را داشت که در جاهایی نسبت به بقیه نرمتر بود، اما عامل تعیینکننده برای ما به قیمت مربوط میشود. اکثر امکانات لوکسی که ازشان لذت بردیم، مثل شیشههای آکوستیک، صندلیهای تهویهدار، مانیتور بزرگتر، شارژر بیسیم، اپلیکیشنهای گوگل، هدآپ دیزپلی...برای داشتنشان باید گرانترین رده تجهیزاتی-تورینگ- را سفارش داد که باعث شد با قیمت ۴۰ هزار دلاری، آکورد گرانترین خودروی این رقابت باشد. به علاوه پیشرانهي هیبریدی فقط در ردههای تجهیزاتی بالای آکورد قابل سفارش است و همانطور که گفته شد سیستم AWD اصلا کلا توی لیست نیست. درحالیکه کل ردههای تجهیزاتی کمری هیبریدی هستند و میشود AWD هم برایشان سفارش داد.
جایگاه چهارم به کیا K5 میرسد که هرچند به سهم خودش تلاش کرد، اما وقتی کنار بقیه رانده میشود باید کاسه کوزه را جمع کند. کیا پر سر و صداست و در عین حال ویژگیهای اسپرت خاصی هم ندارد. در عوض باحال به نظر میرسد، امکانات خوبی دارد و قیمت خریدش هم گران نیست.
با اینکه خریداران آمریکایی فورا سراغ اسیوویها میروند اما سدانها هم هنوز انتخابهای معرکهای هستند اگر نداشتن فاصله زیاد از زمین برایتان اولویت اول نباشد. هر چهار خودروی این رقابت زیر ۴۰ هزار دلار قیمت دارند و در خیلی زمینهها نسبت به کلاسی که در آن قرار دادند سطح بالاتری از امکانات و تجهیزات را ارائه میکنند. در این سگمنت اشتباه کردن سخت است، اما همین حالا، بهترین مسیر صحیح این است که صاف سراغ کمری بروید.
گزارش