ماهی قرمزی که از تنگ بیرون می‌پرد

خودروهای آیکونیک: AMC پِیسر


خودروهایی هستند که به دلیل ویژگی‌های منحصربه‌فرد و تفاوتی که با جریان‌های رایج بازار دارند به شهرت می‌رسند. خودروهایی که خیلی زود توجهات را به خود معطوف می‌کنند و بدل به تصویری می‌شوند که همیشه در حافظه‌ خودرودوستان و تاریخ باقی می‌مانند. AMC پِیسر هم در این جرگه قرار می‌گیرد. هاچ‌بک دو نفره جمع‌وجوری که از ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۰ در خط تولید شرکت باقی ماند و تبدیل به سمبلی از حس و حال سبک‌سرانه و پرشور دهه هفتاد میلادی شد که در عین حال از شرایط اقتصادی و الزامات دوران گران‌شدن نفت نیز دور نمانده بود.
خودرویی که از سوی مجله کارانددرایور لقب «ماهی قرمزی که از تنگ بیرون می‌پرد» گرفت بیش از هر چیز به ویژگی‌های طراحی‌اش شهره شد. کابین متمایل جلو (Cab Forward) فقط یکی از ویژگی‌های متمایز پِیسر بود. به‌کارگیری گسترده‌ شیشه به طوری که ۳۷ درصد سطح بدنه از آن ساخته شده بود باعث می‌شد ستون‌های جلو کم‌ترین ضخامت را پیدا کنند و ستون‌های عقب نیز حذف شوند، ضمن این که خط کمر بسیار پایین هم استایل جالب و خاصی به پیسر می‌بخشید که به تمایز بیش‌تر آن از دیگر خودروها کمک می‌کرد.
در واقع در عصری که آمریکایی‌ها عادت به تولید کشتی‌های غول‌پیکر و تشنه بنزینی داشتند که همیشه با فرم سه‌جعبه‌ای (دماغه جلویی، کابین و صندوق عقب) مورد قبول عامه قرار می‌گرفتند، AMC با کلید زدن پروژه پیسر، حرکتی انقلابی به راه انداخت. ریچارد تیگ (Teague) طراح خوش‌فکر پیسر ساخت خودرویی که در عین بخشیدن حس سواری نمونه‌های بزرگ‌تر ، کوچک و جمع‌وجور باشد را نیز سرلوحه کار خود قرار داد و در این راه از شکستن هنجارهای رایج دنیای طراحی خودرو نترسید. او تا آن جا که می‌توانست به عرض خودرو اضافه کرد (بعدها AMC بر اساس همین ویژگی در تبلیغ‌های خود از شعار خودروهای کوچک هرگز تا این اندازه عریض نبوده‌اند استفاده کرد) و چرخ‌ها را به چهارگوشه بدنه برد. نتیجه فاصله بین دو محور بسیار کوتاه در جلو و عقب بود که هم جلوه‌ای اسپرت به خودرو می‌بخشید و هم استفاده از فضای کابین را به حداکثر می‌رساند. کاری که AMC انجام داد با نوعی تناقض نیز همراه بود. نوعی تنش و تردید میان ساخت خودرویی کوچک و جمع‌وجور یا بزرگ و جادار. مساله‌ای که مورد اشاره مدیرعامل AMC هم قرار می‌گیرد و او پِیسر را تلاش برای نمایش تنش میان وضعیت امروز و آینده می‌خواند.
بدین‌ترتیب پِیسر به خودرویی تبدیل شد که در عین داشتن پهنایی در حد و اندازه خودروهای بزرگ زمان خودش، فرم بدنه هاچ‌بک داشت و طول آن هم تنها ۴.۳۶ متر بود. البته نمونه استیشن‌واگن پیسر هم ساخته شد، اما بیش از هر چیز این نمونه هاچ‌بک بود که مورد توجه قرار گرفت. محدودیت فضا امکان استفاده از آرایش انتقال قدرت به چرخ‌های عقب را نمی‌داد و همین مساله یکی دیگر از تمایزهای پیسر با دیگر خودروهای هم‌وطن دهه ۷۰ می‌شد. این مساله پیسر را به خودروهای ژاپنی وارداتی نزدیک می‌کرد. به ویژه که هدف شرکت ساخت خودرویی تا حد امکان کم‌مصرف و در عین حال سازگار با استانداردهای زندگی آمریکایی بود.
ضریب آیرودینامیکی ۰.۴۳ برای زمان خودش دست‌آورد خوبی محسوب می‌شد تا مقاومت بدنه در مقابل باد به حداقل برسد. با این حال مصرف سوخت پیسر مزیت چندانی نسبت به نمونه‌های بزرگ‌تر و رقیب‌های خارجی‌اش نداشت. طراحان AMC از همان ابتدا به مساله ایمنی فکر کرده بودند و به همین دلیل از شیشه‌های مقاوم و ستون‌ها و بدنه مستحکم برای شکل بخشیدن به پیسر استفاده کردند. با این‌ حال قوانین مربوط به ایمنی تحت فشار غول‌های دیترویتی (فورد، جنرال‌موتورز و کرایسلر) تا حدی تعدیل شدند و عملا برگ برنده AMC آن طور که باید به کارش نیامد. در مقابل، این افزایش وزن بود که گریبان پِیسر را گرفت تا مصرف سوخت آن به ۱۵ لیتر در شهر و ۹ لیتر در جاده (رقمی که به خاطر آیرودینامیک آن مقداری بهتر است) برسد. عامل موثر دیگر در این مساله اصرار AMC بر استفاده از پیشرانه‌های شش سیلندر خطی بود (حتی در ۱۹۷۸ پیشرانه هشت سیلندر ۵.۰ لیتری هم معرفی شد)؛ پیشرانه‌هایی که بر روی خودروهای بزرگ‌تر به کار گرفته می‌شدند و به هیچ‌وجه برای مواجهه با شرایط بحران سوخت آماده نبودند.
تقریبا بیش از نیمی از تمام پِیسرهای ساخته شده در همان سال اول فروش رفتند، اما از دومین سال تولید به بعد استقبال از پیسر با اُفت چشم‌گیری مواجه شد. در واقع اگر استایل عجیب و غریب پیسر در ابتدا توانست نظرها را به خود جلب کند، در ادامه این چهره نامانوس به فروش آن لطمه زد. با این حال شاید مهم‌ترین عامل شکست پیسر هویت مردد آن بود: این خودرو نه آن‌قدر بزرگ بود که طرف‌داران همیشگی خودروهای آمریکایی را راضی کند و نه آن‌قدر کوچک و کم‌مصرف که طبقه متوسط و کم‌درآمد جذب آن شوند. کمبود فضای بار هم مزید بر علت شد تا بعد از تولید ۲۸۰ هزار دستگاه، در واپسین روزهای سال ۱۹۷۹ تولید پِیسر برای همیشه متوقف شود.


در همین زمینه

شبکه‌های اجتماعی