در حالی که داچیا داستر همواره به عنوان یکی از اقتصادیترین و محبوبترین شاسیبلندهای بازار اروپا و بسیاری از کشورهای دیگر شناخته میشود، یک تیونر رومانیایی با ایدهای غیرمنتظره، ظاهر و کارکرد این خودرو را به چالشی جدید کشانده است. او نسخهای از نسل سوم داستر را به پیکاپ دوکابینه تبدیل کرده؛ مدلی که در نگاه اول جالب و کاربردی به نظر میرسد، اما با بررسی دقیقتر، پرسشهای زیادی را درباره منطق طراحی و کاراییاش ایجاد میکند.
داچیا داستر؛ شاسیبلندی محبوب با روحیه آفرود
داچیا داستر که در برخی بازارها با برند رنو نیز عرضه میشود، یک شاسیبلند جمعوجور از سگمنت B+ است که از زمان معرفیاش در سال ۲۰۱۰ تاکنون توانسته جایگاه ویژهای در بازار جهانی پیدا کند. ترکیب قیمت مناسب، ابعاد ایدهآل برای استفاده شهری و جادهای، و از همه مهمتر، سیستم چهارچرخ متحرک مؤثر، از این خودرو مدلی محبوب برای اقشار مختلف ساخته است.
نسل سوم داستر، که طراحی مدرنتر و امکانات بیشتری نسبت به نسلهای قبلی دارد، اکنون توسط یک بدنهساز (bodybuilder) رومانیایی دستخوش تغییری بنیادین شده است؛ تغییری که آن را از مسیر همیشگی خود خارج کرده و به دنیای پیکاپها وارد میکند.
وقتی شاسیبلند به پیکاپ تبدیل میشود
ایده ساخت نسخه پیکاپ از داستر جدید به خودی خود تازه نیست. پیشتر نیز داچیا نسخهای رسمی به نام داستر اوروچ (Duster Oroch) را در بازار آمریکای جنوبی عرضه کرده بود. با این حال، آن مدل از ابتدا بر اساس پلتفرم پیکاپ طراحی شده بود و فضای بار کاربردی داشت.
اما آنچه اکنون شاهدش هستیم، پروژهای کاملاً مستقل است که هیچ ارتباطی با کارخانه ندارد و صرفاً توسط یک کارگاه رومانیایی توسعه یافته است. هدف این تبدیل، حفظ راحتی و فضای کابین داستر در کنار افزودن محفظهای برای حمل بار سبک عنوان شده است.
فضای باری که منطق پیکاپ را به چالش میکشد
اصلیترین و در عین حال بحثبرانگیزترین بخش این نسخه، مربوط به قسمت بار است. برخلاف انتظار از یک پیکاپ، فضای بار در این خودرو بسیار محدود و غیرعملی به نظر میرسد. در حالی که پیکاپهای جمعوجور مانند اوروچ یا فیات تورو با طراحی خاص خود توانستهاند فضای بار قابل قبولی ارائه دهند، این نسخه تبدیلشده از داستر به دلیل فاصله کم محور عقب تا انتهای خودرو (short rear overhang)، با محدودیت شدید روبهرو شده است.
فضای بار این داستر پیکاپ تنها ۱,۰۵۰ میلیمتر طول و ۱,۰۰۰ میلیمتر عرض دارد و ارتفاع آن بهطور رسمی اعلام نشده است. به بیان دیگر، این محفظه بار از نظر اندازه بیشتر شبیه یک صندوق عقب باز است تا یک اتاق بار واقعی. با وجود این، طراح آن برای محافظت و مقاومت بیشتر، کف و دیوارهها را با روکشهای پلاستیکی قالبی پوشانده است.
ظرفیت حمل بار؛ برای ابزار نه برای باربری
این داستر پیکاپ میتواند حداکثر ۴۳۰ کیلوگرم بار را حمل کند، عددی که برای وسایل سبک، ابزار کار، یا بارهای کوچک روزمره مناسب است. اما از دید صاحبان کسبوکارهای کوچک یا کاربرانی که انتظار دارند با یک پیکاپ بتوانند بارهای بزرگ و سنگین جابهجا کنند، این ظرفیت چندان قابلقبول نیست.
در واقع، میتوان گفت این خودرو بیش از آنکه یک پیکاپ واقعی باشد، نسخهای ترکیبی میان شاسیبلند و خودروهای تفریحی است؛ خودرویی که بیشتر جنبه خاص و متفاوت دارد تا کاربردی.
طراحی بحثبرانگیز و چهرهای نامتعارف داچیا داستر
ظاهر این داستر پیکاپ بیش از هر چیز دیگر، موجب دوگانگی در نظر بینندگان میشود. برای ایجاد فضای بار، ستون D خودرو بریده شده و بخش انتهایی بدنه کاملاً بازطراحی شده است. در قسمت عقب، طراح یک درِ بار سنتی به سبک پیکاپها تعبیه کرده که به سمت پایین باز میشود. اما نسبتهای بدنه و ارتفاع قسمت بار نسبت به کابین، ظاهری غیرمتوازن ایجاد کرده است.
برخی این طراحی را عجیب و ناهماهنگ میدانند و برخی دیگر آن را نمونهای از خلاقیت و جسارت در بازتعریف کاربرد خودروها تلقی میکنند. با این حال، سازنده میگوید هدفش "زیباییشناسی کامل" نبوده، بلکه تلاش کرده "راهحلی عملی برای مسئله کمبود فضا" ارائه دهد.
کابین جادار؛ همان راحتی داستر معمولی
درون کابین اما همه چیز آشناست. ساختار دوکابینه حفظ شده و چهار سرنشین میتوانند بهراحتی در خودرو بنشینند. طراحی داشبورد، مواد بهکاررفته و امکانات رفاهی هیچ تغییری نسبت به نسخه استاندارد داستر ندارد. به همین دلیل، این نسخه برخلاف بیشتر پیکاپها، هنوز حس یک خودروی خانوادگی را منتقل میکند.
پیشرانههای آشنا؛ بدون تغییر در ماهیت مکانیکی
از نظر فنی، این نسخه هیچ تغییری در سیستم فنی و پلتفرم ندارد و دقیقاً از همان پیشرانههای نسل سوم داستر بهره میبرد. پیکاپ داچیا داستر به پیشرانه Mild-Hybrid با قدرت 130 اسببخار و سیستم چهار چرخ محرک و در نسخه دیگر به پیشرانه هیبریدی با توان 140 اسببخار و دیفرانسیل جلو در نظر گرفته شده است.
این تصمیم نشان میدهد که هدف پروژه، حفظ اصالت فنی داستر و ارائه همان عملکرد و مصرف سوخت بهینه بوده است. بنابراین، تغییرات صرفاً در ظاهر و بخش کاربردی خلاصه میشوند.
پروژهای برای بازار خاص، نه برای تولید انبوه
بر اساس اعلام سازنده، این خودرو برای عرضه محدود و مخاطبان خاص طراحی شده است. به عبارت دیگر، نباید انتظار داشت داچیا یا رنو بهزودی چنین نسخهای را بهصورت رسمی تولید کند. در واقع، بازار هدف این پروژه بیشتر مشتریانی هستند که به دنبال یک خودروی متفاوت، خاص و شخصیسازیشده هستند تا یک ابزار کاری واقعی.
پاسخ داچیا به نیاز بازار یا تجربهای خارج از قاعده؟
اگرچه داچیا در گذشته با معرفی مدل اوروچ نشان داد که به بازار پیکاپهای سبک بیتوجه نیست، اما چنین پروژههایی نشان میدهد که علاقهمندان داستر همیشه به دنبال تجربهای متفاوت هستند. با این حال، تناقض میان ظاهر پیکاپگونه و کارایی محدود در این تبدیل باعث شده کارشناسان صنعت خودرو آن را «پروژهای سرگرمکننده اما نه منطقی» توصیف کنند.
برخی نیز معتقدند اینگونه تبدیلها میتواند الهامبخش خودروسازان باشد تا در آینده نسخههای سبکتر و تفریحی از پیکاپها را برای مشتریان شهری توسعه دهند؛ خودروهایی که هم روحیه آفرود داشته باشند و هم در زندگی روزمره قابل استفاده باشند.
داچیا داستر پیکاپ ساخت رومانی نمونهای است از جسارت در طراحی و بازتعریف مفهوم چندمنظوره بودن خودرویی که ظاهر شاسیبلند را با ویژگیهای پیکاپ در هم آمیخته، اما در نهایت بیش از آنکه یک وسیله کاری باشد، یک تجربه متفاوت برای علاقهمندان به خودروهای خاص است.
با وجود همه انتقادات به فضای بار کوچک و طراحی غیرمعمول، نمیتوان انکار کرد که این پروژه نشان از خلاقیت در بازاندیشی فرم و عملکرد خودروها دارد. شاید این داستر خاص، بیش از هر چیز یادآور این جمله باشد که در دنیای خودرو، گاهی منطق جای خود را به اشتیاق و نوآوری میدهد.
گزارش