بررسی نسل سوم دوج چارجر در ایران

قوچ رام نشدنی

 

گاهی وقت‌ها، تصمیم برای انتخاب خرید یا بازسازی یک خودرو کمی سخت و مشکل به نظر برسد. گاهی نیز همه خودرو‌ها ستاره‌ای بی‌نظیر به چشم می‌رسند، اما ناگهان یک خودرو چراغ سبزی را به ما نشان می‌دهد که تمام گزینه‌های رزرو شده ما را به‌ هم می‌ریزد. یکی از همین گزینه‌ها دوج چارجر است که بی‌شک با دیدن آن تمامی معادلات شما بر هم می‌ریزد، اعجوبه زیبا و خیره کننده‌ای که اندازه آن شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.


تاریخچه
دوج چارجر یک پانی‌کار متوسط است که بر پلت‌فرم B-body کرایسلر ساخته شد. در دهه 60 میلادی طراحان و بازاریابان حوزه خودرو در آمریکا پروژه و ایده‌ای، جدید را کلید زدندکه این پروژه خودرویی عضلانی بود که افزون بر داشتن ویژگی‌های یک پونی کار، لوکس و متمایز نیز باشد. این ایده با الهام گرفتن از پلت‌فرم کرایسلر که در فورد موستانگ و تاندربرد مشترک بود اجرا شد. دوج چارجر ریشه‌ای مشترک با دوج کرونت داشت که در سال 1966 به عنوان خودروی سال معرفی شده بود. چارجر راهی سخت و دشواری را پیش رو داشت. چارجر باید با رقیب‌های سر‌سختی مانند رامبلر مارلین که به عنوان رادیکال‌ترین فست‌بک اندازه متوسط بازار آمریکا شناخته می‌شد و پلیموث باراکودا رقابت می‌کرد. این ماسل کارها همگی در دنیای پونی کار‌ها قدمت و قدرت خاصی داشتند و چارجر باید با آن‌ها وارد رقابت می‌شد‌.

 

درباره نسل سوم دوج چارجر
در سال 1971 نسل سوم دوج چارجر پایه گذاری شد. شکل‌گیری و شخصیت بدنه و داخل چارجر، با اندکی الگوبرداری از پلیموث طراحی شد. چراغ‌های مخفی، اسپویلر عقب و رم‌ایر، تجهیزاتی جدیدی بود که برای چاجر در نظر گرفته شده بود. رم‌ایر روی کاپوت چارجر افزون بر ایجاد ظاهری خشن برای نمای جلوی دوج چارجر، کمک شایانی به تنفس پیشرانه و سیستم تهویه مطبوع می‌کرد. رم‌ایر در گذشته فقط برای مدل‌های دوج کرونت R/T و Super Bee استفاده شده بود. در سال 1971 دوج تصمیم به ادغام دو محصول کرونت و چارجر گرفت. نسخه‌های R/T و SE از سال 1970 به بازار ارائه شدند، که در میان آن‌ها نسخه R/T به دلیل حق بیمه و مصرف سوخت بالا با کاهش فروش مواجه شد. در سال نخست ارائه R/T با پیشرانه HEMI، تنها 65 دستگاه از آن به فروش رسید. چارجر در سال 1972 نسخه‌ای جدید را با نام Rallye جایگزین نسخه R/T کرد.
نسخه SE نیز که با دیگر مدل‌ها متفاوت بود، سقف وینری به همراه چراغ‌های مخفی داشت که وجه تمایز آن با چارجرهای دیگر بود. پیشرانه 383 اینچ مکعبی آن نیز با پیشرانه‌ای بزرگ‌تر، قدرتمند‌‌تر و به مراتب کم مصرف‌تر با حجم 400 اینچ مکعب جایگزین شد. این پیشرانه با قدرت 350 اسب‌بخار روی چارجر‌های مدل‌ 1972 قرار گرفت که سازگاری بسیار بالایی با بنزین بدون سرب داشتند و از آن جایی قوانین دست و پا گیر ایالتی اجازه استفاده از بنزین معمولی را ممنوع کرده بود، خودروسازان مجبور به ساخت پیشرانه‌هایی شدند که با بنزین بدون سرب عملکردی مناسب داشته باشند.
نسخه‌های تولید سال 1973 با ورق‌های فلزی جدید راهی بازار شد و اندازه بدنه نیز نسبت به مدل‌های 1971و1972 با افزایش طول به همراه بود. مدل SE همچنان با همان ظاهر ارائه می‌شد که چراغ‌هایی مخفی و سقفی وینری داشت و در بخش انتهایی دو لوله اگزوز به آن اضافه شد. فروش کل دوج چارجر در سال 1973 عددی معادل 108000 دستگاه بود که بالاترین میزان فروش در فاصله سال‌های 1971 تا 1974محسوب می‌شد و بیش‌ از 60 درصد آن ها نیز پیشرانه‌های بلوک بزرگ را زیر کاپوت خود جا داده بودند.
چارجرهای تولید سال 1973 با همکاری کرایسلر به ضربه‌گیر‌هایی مجهز شد که توانایی جذب ضربه‌های تا سرعت 8 کیلومتر بر ساعت در عقب و جلوی خودرو را داشتند. در سال 1974 تنها تغییر جزئی در چارجر صورت گرفت که شامل انتخاب رنگ و تغییر در الگوی جنس داشبورد، اندازه راهنما‌ها و استفاده از پلاستیک در دماغه و پشت خودرو بود.

 

حضور در ناسکار
چارجر از سال 71 تا 74 وارد مسابقه ناسکار شد و با رانندگی بابی ایزاک، دیو مارسیس و ریچارد پتی موفق به کسب چند قهرمانی شد. ریچارد پتی توانست برنده 35 دوره از رقابت‌های ناسکار شود و تا سال 1977 چارجر به عنوان خودروی کرایسلر در این مسابقات شرکت می‌کرد، زیرا کرایسلر جایگزین دیگری برای آن پیدا نمی‌کرد.

 

بررسی نمای ظاهری
با این که بدنه دوج چارجر فاقد خطوط تند و تیز است اما به معنای واقعی یک ماسل کار تمام عیار است و هر آن‌چه را که باید یک ماسل کار داشته باشد را یک جا دارد. بدنه‌ای ساده و اما خشن، طول گلگیر‌های جلو و کاپوت با استاندارهای یک خودروی کوپه دو در هیچ تطابقی ندارد. اندازه بدنه چارجر به قدری جاذبه بصری ایجاد می‌کند که سادگی خطوط آن به چشم نمی‌آید. در نمای جلو پوشش چراغ‌ها، نمایی یک دست با جلوپنجره ایجاد کرده است که البته این پوشش نرده‌ای به دلیل عدم دسترسی مالک به نمونه اصلی، جایگزین شده است.
ابعاد این خودرو با هیچ کوپه دیگری قابل مقایسه نیست، وقتی به نمای کناری این خودرو نگاه می‌کنید طول بنده به همراه خطوط سیال‌ و نرم آن به همراه گلگیر‌های عضلانی عقب جلب توجه می‌کند. در نمای پشت نیز چراغ‌های آن مانند یک اثر هنری جا خوش کرده است و فرمی بسیار زبیا با طرح کلی صندوق بار در این بخش ایجاد کرده است. چراغ‌های عقب نیز مانند چراغ‌های جلو در یک قاب کرومی احاطه شده‌اند.

 

تجربه رانندگی
صندلی‌های اسپرت دوج چارجر با وجود ذاتی اسپرت، راحت هستند و تمامی نقاط بدن را به خوبی پوشش می‌دهند. فضای پا و بالای سر برای سرنشینان ردیف جلو مناسب است. طراحی و ارگونومی فضای داخلی مناسب است و کم و کاستی در این بخش به نظر نمی‌آید. فضای ردیف عقب نیز به لطف اندازه بزرگ بدنه و فاصله بین دو محور، برای دو نفر مناسب است و با وجود درهایی بزرگ، ورود و خروج سرنشینان ردیف عقب مناسب‌تر از دیگر خودرو‌های کوپه است. با روشن کردن پیشرانه 8 سیلندر خورجینی چارجر با حجم 318 اینچ مکعب، صدایی گوش نواز از اگزوز‌های دوبل آن خارج می‌شود. شتاب‌گیری چارجر با وجود جعبه دنده 3 سرعته خودکار مناسب است و به جرات می‌توان گفت چارجر 45 ساله در بحث شتاب‌گیری از پس بسیاری از خودرو‌های امروز و با تکنولوژی بسیار بالا هم بر‌می‌آید.
ملاقات با چنین خودروهای کلاسیکی که در وضعیت بسیار خوبی نگهداری می‌شوند می‌تواند در نوع خود جذاب و یادآور دوران طلایی خودروسازان مشهور باشد و از صنعت و تکنیکی سخن بگوید که امروزه شکل و راه و رسم متفاوتی با گذشته دارد و معیارهای آن به درست یا غلط زیر و رو شده است.
در پایان از مالک محترم خودرو آقای حمید حسن‌لو سپاس‌گزاریم.


در همین زمینه

شبکه‌های اجتماعی