شرکت هیوندایی از ابتدای سال ۲۰۰۰ میلادی تنها یک تغییر در سمت مدیر عاملی خودش داشته و بیست سال با یک مدیر عامل به فعالیت خود ادامه داده است، این درحالی است که در یک دهه گذشته یکی از دوشرکت بزرگ خودروسازی در کشور چهار مدیرعامل عوض کرده و دیگری هفت تغییر در سمت مدیر عاملی!
كارشناسان بر این باورند كه در صورت توانمند و قانونمدار بودن مدیران، ثبات مدیریتی آنان می تواند برای كشور موفقیت به ارمغان آورد.
پیتر براكر پدر علم مدیریت نقش مدیر را مانند رهبر اركستری می داند كه از كنار هم گذاشتن صداهای مختلف گوش خراش، یك موسیقی دلنواز و هماهنگ می سازد.
همچنین طبق آنچه که برخی مدیران موفق در حوزه صنعت مطرح میکنند، مدیریت دو وجه دارد؛ نخست ویژگی های مدیر و دوم شرایطی كه باید برای مدیریت فراهم شود. فراهم سازی محیط و تثبیت مدیریت از مباحث بسیار حائز اهمیت است.
در واقع ثبات مدیریت عامل تنظیم برنامه ها، تعریف اهداف و پیوستگی تصمیم گیری ها است؛ تصمیم گیری هایی كه نتایج آن به سازمان، بنگاه اقتصادی یا حاكمیت باز می گردد. یكی از عوامل تخریب كننده این امر، تزلزل در مدیریت است. هر چه سازمان عریض تر باشد تصمیم گیری ها بلندمدت تر می شوند و اگر تصمیم گیری ها كوتاه مدت باشند، مدیر به روزمرگی می افتد.
علیرغم همه مزایایی که برای ثبات مدیریتی بویژه در سطوح کلان حکمرانی اقتصادی کشور برشمرده میشود، صنعت خودروسازی بعنوان یکی از صنایع پیشران کشور، در عمده دولت های گذشته ثبات مدیریتی را تجربه نکرده است؛ شاید به همین دلیل است که کارشناسان معقدند، عمر کوتاه مدیران، آنها را از اجرای سیاست های بلندمدت بازداشته است.
به نظر میرسد که این تغییرات متعدد، تأثیر زیادی بر نوسانهای قیمتی سهام این شرکتها گذاشته است. به زبان سادهتر، هر چند نقش مدیران عامل در روند زیان فصلی خودروسازها چندان واضح نبوده؛ اما تغییرات مکرر مدیران عامل خودروسازان به چشم سهامداران آمده و در تصمیمگیرهای آنها برای معامله سهام، نقش پررنگی بازی کرده است .
مدیریت در کشورهای پیشرفته با چشماندازهای بلندمدت و برنامههای توسعه به هم پیوسته و منسجم همراه شده و اقتصادهای توسعه یافته از این طریق توانستهاند سودآوری صنایع خودشان را ارتقا دهند. به عنوان مثال، شرکت هیوندایی از ابتدای سال دو هزار میلادی تنها یک تغییر در سمت مدیر عاملی خودش داشته و بیست سال با یک مدیر عامل به فعالیت خود ادامه داده است، این درحالی است که در یک دهه گذشته یکی از دوشرکت بزرگ خودروسازی در کشور چهار مدیرعامل عوض کرده و دیگری هفت تغییر در سمت مدیر عاملی!
شیخ عطار مدیر سابق توسعه صنایع ریلی و خودرو سازمان گسترش و نوسازی تاکید می کند: خودروسازها درگیر عدم ثبات مدیریت هستند؛ در حالی که در پروژههای مدیریتی نیاز به یک دوره ۵ سال داریم و ثبات مدیریت الزامی است. به دلیل اینکه مدیران در جریان این عدم ثبات مدیریت در بحث خودرو هستند سعی میکنند پروژههای کوتاه مدت را انجام دهند.
در سال های گذشته نمایندگان مجلس بویژه اعضای کمیسیون صنایع همواره بر لزوم ثبات و تثبیت مدیریت خودروسازیهای کشور تاکید کرده اند، اما هیچ گاه بابت تزلزل مدیریتی سالهای گذشته وزرای صنعت وقت را مورد سوال قرار نداده اند.
طهماسبی عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی می گوید: مدیری که کاربلد است، در کنار برنامه کوتاه مدت، برنامه بلند مدت هم دارد که همین برنامه ریزی باعث رشد و پیشرفت میشود؛ اگر فرصت تحقق این برنامه ها به وی داده نشود، نمی توان انتظار معجزه داشت.
هنری فایول نظریه پرداز علم مدیریت، در نظریه ای اصول چهارده گانه مدیریتی را برمی شمرد كه اجرای آن ها موجب موفقیت و رشد یك سازمان می شود؛ نظریه ای كه در كشورهای پیشرفته به اثبات رسیده است.
فایول در این نظریه از اصولی همچون نظم، ابتكار، نظام پاداش، داشتن هدف، اختیار و وحدت فرماندهی نام می برد و سپس اصل «ثبات افراد» را نیز به عنوان مولفه مورد نیاز یك مدیر موفق برمی شمرد. ثبات افراد به این معنا است كه كاهش میزان جابجایی ها منجر به كارایی بیشتر و كاستن از هزینه های تغییر نیروی انسانی می شود.
در نهایت میتوان این نتیجه را گرفت که وابستگی مدیران بنگاه های صنعتی بزرگ به تغییر دولت ها، ضعف عملکرد واحدهای اقتصادی آنها را به دنبال خواهد داشت؛ سیاستهای دولت در این صنایع نهتنها بلندمدت و پایدار نیست، بلکه اغلب با تغییر مدیران و وزرای مربوطه دستخوش تغییرات اساسی میشود. به عنوان مثال، در یک دوره ممکن است تاکید بر افزایش تیراژ باشد، در حالی که در دورهای دیگر، تمرکز بر واردات خودروهای خارجی یا مونتاژ قرار گیرد. در دوره ای تاکید بر خودروهای گازسوز است در دوره ای خودرو های برقی پیشتاز تولید اند و همه این سیاستها در جایی بدور از جاده مخصوص تصمیم سازی میشود.
گزارش